از کعبه رو بکرب و بلا میکند حسین
و آنجا دوباره کعبه بنا میکند حسین
گر ساخته است خانه اى از سنگ و گل خلیل
آنجا بناز خون خدا میکند حسین
روزى که حاجیان به حرم روى مینهند
پشت از حریم کعبه چرا؟ میکند حسین
آن حج نا تمام که بر عمره شد بدل
اتمام آن به دشت بلا میکند حسین
آنجا وقوف در عرفات ار نکرده است
فریاد معرفت همه جا میکند حسین
آنجا اگر که فرصت قربانیش نبود
اینجا هر آنچه هست فدا میکند حسین
آنجا که سعى بین صفا در دویدن است
اینجا به قتلگاه صفا میکند حسین
آنجا حنا حرام بود بهر حاجیان
اینجا ز خون خویش حنا میکند حسین
وقتى به خیمه گاه رود از پى وداع
اینجا دوباره حج نساء میکند حسین
بعد از هزار سال به همراه حاجیان
هر سال رو به سوى منا میکند حسین
از چار سوى کعبه ، ز گلدسته ها هنوز
هر صبح و ظهر و شام ندا میکند حسین
بشنو دعاى در عرفاتش که بنگرى
با سوز دل هنوز دعا میکند حسین
سر داده است و حکم شفاعت گرفته است
بر وعده اى که داده وفا میکند حسین
-------
تا نقش تو در دیده ما خانه نشین شد
هر جا که نشستیم چو فردوس برین شد
(مولانا)