سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/7/29
7:37 عصر

سلام برماه فاطمه

بدست شیخ گنجی در دسته

تو بوی سیب می دهی

تو بوی یاس و یاسمن

تویی فقط پس از خدا

تمام عشق و شور من

 

در این جهان بی بهار

تو نوبهار نرگسی

تو اهل کوی عسکری

تو یادگار نرگسی

 

کجایی ای بهار من

بیابیا که خسته ام

بیاو شاد کن مرا

بیا که دلشکسته ام

 

تو بهترین بهانه ای

برای بی قراری ام

به یاد نام پاک تو

همیشه من بهاری ام

 

تویی امید و عشق ما

تو آن ما    تو  این ما

تو آخرین ستاره ای

در اسمان دین ما

 جعفر ابراهیمی


87/7/29
7:27 عصر

می توان قلب شکسته را ترمیم کرد؟...قسمت پایانی

بدست شیخ گنجی در دسته

می توان قلب شکسته را ترمیم کرد...؟

تا به حال شده کسی فقط با چند کلمه یا بدتر با سکوت سنگین خود?

قلبتان را در سینه بشکند؟

شما چی؟

تا به حال اینکار را با کسی کرده اید؟

همیشه راهی برای خندیدن و عشق ورزیدن دوباره وجود دارد.

توصیه های زیر را به خاطر سپرده و نسبت به رعایت انها اقدام کنید:

?- سعی کنید دلیل ناراحتی خود را بفهمید. دقیقا چه موقع

این حس ناراحتی در شما به وجود امد؟

?- به این فکر نکنید که تقصیر که بوده است. همه اشتباه می کنند.

اصلا خودتان را نگران ان نکنید.

?-برای اینکه حس راحت تر و بهتری پیدا کنید? یک فعالیت تسکین بخش و ریلکس کننده انجام

دهید.یک حمام داغ? مدیتیشن? خواندن کتاب? یا هر کاری که ارامتان کند.

?-بعد از یکی دو ساعت ? یعنی هر زمان که احساس کردید امادگی ان را دارید ? به این فکر کنید که ایا می توانید احساسات ان فرد را بپذیرید یا نه.

اگر توانستید خود را بقبولانید ? به او زنگ بزنید? برایش یادداشت بگذارید? یا هر کاری که لازم باشد را

انجام دهید.شاید دوست داشته باشید که رو در رو با او صحبت کنید.البته این امکان وجود دارد که انها نخواهند شما را ببینند یا با شما حرف بزنند? اما باید تلاش خود را بکنید.

حتی اگر از شما رو برگرداندند ? حد اقل با خودتان می گویید که تلاشتان را کردید.شاید انها هم متوجه تلاش شما بشوند.

?- پیش بروید. وقتی حس کردید که می توانید دوباره دریچه قلبتان را رو به دیگران باز کنید ? کس

دیگری را برای خود پیدا کنید.

?- لبخند بزنید.جدی می گویم.لبخند زدن به شما کمک می کند که حس بهتری پیدا کنید و اگر چند تا دوست خوب و نزدیک پیدا کنید و با هم بخندید و اوقات خوشی را بگذرانید? مطمئنا دوباره

یادتان می اید که زندگی بدون ان فرد هم چقدر زیباست.

 

----------------------

?- قانون ? ساله را به خاطر اورید:

یاد گرفتن یک کار? عادت کردن به یک شهر جدید و همچنین

التیام قلب شکسته ? سال زمان می برد.اگر قبل از اینکه این

فکر به خاطرتان بیفتد? مراحلی که در این مقاله عنوان می شود را دنبال کنید?

بیش از اندازه خوشبین و دلسرد خواهید شد. نتیجه واقعی زمانی

حاصل می شود که انتظار معقولی داشته باشید.

?- لحظه ای که ان فرد اخرین قطره خون را هم از قلب شما که هنوز می تپد

بیرون می کشد? دست از بحث کردن با او بردارید و به هیچ وجه سر اینکه

حق با کیست و با کی نیست جدل نکنید.هر موقع که می خواهید

از حق به جانب بودن خودتان دفاع کنید? دست نگه دارید و روی یک چیز کاملا

متفاوت تمرکز کنید.

??- همه یادگاریهای ان فرد را جمع کرده و داخل یک جعبه

بگذارید. این یادگاریها احتمالا شامل یک قاب عکس? یک خوراکی ?

یک عطر و شاید یک سی دی موسیقی باشد.بعد در موقعیت بعدی

مثلا شب جمعه ای که همیشه با او می گذراندید? سی دی را

داخل دستگاه بگذارید ? از ان عطر به خودتان بزنید و ان خوراکی را بخورید?

چراغ ها را خاموش کنید و تا می توانید گریه کنید. بهترین زمان برای

اینکار وقتی است که تنهای تنها در خانه هستید.

??- خاطره ها را کنار بگذارید. وقتی در مرحله ? ? ارامش خودتان را

دوباره به دست اوردید ? موسیقی را خاموش کنید?

شکلات هدیه را کنار بگذارید و یادگاریهای دیگر را داخل جعبه بگذارید.

قلب عکس را بیرون نگه دارید.

- هر روز هفته بعد را وقتی از کنار قاب عکس رد می شوید

بلند با خود بگوئید تو و همه خاطره هاتو فراموش کرده ام و دست

از فکر کردن به او بردارید.

- هر روز ? هفته بعد را وقتی از کنار قاب عکس رد می شوید بلند بگوئید?

دلم برایت تنگ شده و باز دست از فکر کردن به او بردارید.

- هر روز ? هفته بعد را وقتی از کنار قاب عکس رد می شوید بلند رو به عکس بگوئید

? من واقعا متاسفم.

??- عکس نامزد سابقتان را با یکی از عکس های خودتان جایگزین کنید.

اما ان عکس را همان جا نگه داریدو فقط یکی از عکس های خودتان را کنار ان قرار

دهید.بعد هر روز که از کنار ان رد می شوید? باز به عکس درون قاب بگوئید

که متاسفید.بله ? برای خودتان متاسفید که این همه وقت را با کسی سپری

کردید که ارزش و قیمت شما را ندانست و دیگر به هیچ وجه برایتان مهم نیست.

 

-------

??- بگذارید زمان قلب شکسته تان را التیام دهد.

تا الان یک ماه از تاریخ قطع رابطه شما گذشته است.با یکی از دوستانتان

به جایی بروید که همیشه با نامزد قدیمیتان می رفتید(یادتان باشد که به هیچ

وجه تنها انجا نروید).یکبار و فقط یکبار به دوستتان بگویید که همیشه

با دوست قبلیتان به این رستوران یا برای خرید به این فروشگاه می امدید.

 


87/7/29
7:22 عصر

نیست یاری تا بگویم راز خویش

بدست شیخ گنجی در دسته

نیست یاری تا بگویم راز خویش

ناله پنهان کرده ام در ساز خویش

چنگ اندوهم خدا را زخمه ای

زخمه ای تا برکشم آواز خویش

بر لبانم قفل خاموشی زدم

با کلیدی آشنا بازش کنید

کودک دل رنجه ی دست جفاست

بر سر انگشت وفا نازش کنید

پر کن این پیمانه را ای هم قفس

پر کن این پیمانه را از خون او

مست مستم کن چنان کز شور می

بازگویم قصه ی افسون او

رنگ چشمش را چه می پرسی زمن

رنگ چشمش کی مرا پابند کرد

آتشی کز دیدگانش سر کشید

این دل دیوانه را در بند کشید

من چه میدانم سر انگشتش چه کرد

در میان خرمن گیسوی من

آنقدر دانم که این آشفتگی

زان سبب افتاده اندر موی من

آتشی شد بر دل و جانم گرفت

راهزن شد راه ایمانم گرفت

رفته بود از دست من دامان صبر

چون ز پا افتادم آسان گرفت

گم شدم در پهنه ی صحرا ی عشق

در شبی چون چهره ی بختم سیاه

ناگهان بی آنکه بتوانم گریخت

بر سرم بارید باران گناه

مستیم از سر پرید ای هم نفس

بار دیگر پر کن این پیمانه را

خون بده خون دل آن خودپرست

تا به پایان ارم این افسانه را

                                                     فروغ فرخزاد


87/7/29
7:21 عصر

سوختم

بدست شیخ گنجی در دسته


87/7/29
8:58 صبح

حکایت

بدست شیخ گنجی در دسته

حضرت دید  حارث خیلی ناراحت و پریشون حاله ...


حارث چه ته ؟چرا پریشونی؟ دلیل ناراحتی ات چیه؟


یا علی دیشب یاد جان دادن و مرگ افتاده بودم ...یاد سرازیری قبر ..شب اول قبر ...سئوال و جواب نکیر و منکر...یاد فشار قبر...از دیشب خواب ندارم و غصه سختی جان دادن و قبر و حساب و کتاب بدنم رو می لرزونه ..


امیرالمومنین (ع) یه نگاه مهربون انداختن به حارث و لبخند زنان فرمودن : حارث یه سئوال دارم ...جان آقا بفرمایین...حارث شیعه من نیستی مگه ؟دوسم داری یا نه؟پیرو من هستی یا نه؟


فرمود آقا تنها افتخار عمرم همینه که محب و پیرو شما هستم ...علی (ع) فرمودن حارث حالا که شیعه منی اصلا به دلت غصه راه نده ...از قبر و جان دادن و سئوال و جواب نترس ...حارث بدون که وقت جوون دادن ..هنگام سرازیری قبر ، شب اول قبر ، تمام عقبات تا پل صراط ...من با شیعیانم همراه می شم ....دستشونو می گیرم و نمی ذارم بترسن و تنها باشن ...دیگه نترس و غصه نخور ..ما نم یذاریم محبانمون غریب بمونن ...


حارث غرق لبخند رضایت شد و یا علی گفت و بلند شد ...حالا شما ای شیعه ی علیهر وقت  گفتی الهی بحق علی ...یه بار هم بگو آقا من از تاریکی قبر می ترسم ..از تنهایی ..از فشار قبر ..از سئوالات قبر ...از جوون دادن ..از مرگ ..از حشر...شاید آقا اومدنو صدا زدن رفیقم نترس ...هستم و هواتو دارم ....بگو یا علی ...تا بگم لبیک...


الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین (ع)


<   <<   36   37   38   39   40   >>   >