سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/7/29
8:52 صبح

عزیز باور کن

بدست شیخ گنجی در دسته

بدون نام و نشانم عزیز باور کن


پر از شرار نهانم عزیز باور کن


درست از شب چشم تو تا همین حالا


نمی زند ضربانم عزیز باور کن


غمت شبیه به رویای چشم جادویت


نشسته است به جانم عزیز باورکن


چگونه وصف کنم حالت غریبم را


گرفته است زبانم عزیز باور کن


خدا کند که کسی درد عاشقی نکشد


بریده است امانم عزیز باور کن


...... همین ....


بدون عشق تو حتی گمان نکنم


دو روز زنده بمانم عزیز باور کن



87/7/29
12:14 صبح

تو را دوست دارم،

بدست شیخ گنجی در دسته

بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

تو را دوست دارم، چون حس آرامش داشتن را دوست دارم .

تو را دوست دارم، چون عشق و عاشقی را دوست دارم .

تو را دوست دارم، چون حس دوست داشتن را دوست دارم .

تو را دوست دارم، چون با تو نفس کشیدن را دوست دارم .

تو را دوست دارم، چون زندگی را دوست دارم .

تو را دوست دارم، چون ...

امید داشتن را دوست دارم.


87/7/28
8:58 صبح

چت با خدا:

بدست شیخ گنجی در دسته


گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم
گفتی: فانی قریب

.:: من که نزدیکم (بقره/???) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/???) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/??) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/??) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/???) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/?-? ) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/??) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/???) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/???) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/??) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/??-??)


87/7/28
8:57 صبح

شعرهای شورانگیز

بدست شیخ گنجی در دسته

نمی دانی چقدر دوستت دارم !

نمی دانم چقدر دوستم داری؟

---------------------

دست عشق از دامن دل دور باد!

می توان آیا به دل دستور داد؟

می توان آیا به دریا حکم کرد

که دلت را یادی از ساحل مباد؟

موج را آیا توان فرمود: ایست!

باد را فرمود: باید ایستاد؟

آن که دستور زبان عشق را

بی گزاره در نهاد ما نهاد

خوب می دانست تیغ تیز را

در کف ِ مستی نمی بایست داد.

-------------------

وقتی که رفت و منو از یاد برد   هر چی که داشتم همه رو باد برد

تو کنج عزلت خودم نشستم     هر چی که آینه بود زدم شکستم

زخم زبونا رو به جون خریدم    از همه حتی از خودم بریدم

چه عشق ناروایی          

        چه درد بی دوایی

             چه زخم ناتمومی

               چه سر نوشت شومی

باتو ام ای که آبرومو بردی     کشتی منو اما خودت نمردی

مث یه کابوس اومدی و رفتی   آتیش به زندگیم زدی و رفتی

رفتی و من موندم و خاکسترم   بلای تو کاش نمیومد سرم

--------------------------

آهای همیشه و هنوز توی قلبم

خبر داری داره میسوزه قلبم

یه بار شده سراغمو بگیری

سراغ درد و داغمو بگیری

جای اینکه تشنه ی خونم باشی

یه بار شده دل نگرونم باشی

اما با این همه نا مهربونی

کاشکی بفهمی که عزیز جونی

یار قشنگ دلم

بیا که تنگه دلم

تا کی با دلتنگی

باید بجنگه دلم

من از تو بی خبرم

تو از همه دنیا

نمیدونی بی تو

 پر از غمه دنیا

خنده رو از روی لبم رفتی

عشقمو خیلی دست کم گرفتی

حیف نبود به جای حق شناسی

این همه بی وفایی نا سپاسی

خوب میدونم غریبه ای با دلم

از تو یه دنیا فاصله اس تا دلم

اما بازم میخونم که برگردی و

تموم کنی این همه نامردیو

-------------------------

گر کسی از عشق من یادی کند،

خرده از این سینه و رازم کند،

حال من فارق از تمام ناله هاست،

خاطرم شاد از تمام غصه هاست،

شور و شیدایی، همه ارزیدنی است.

حس ناب عاشقی، نادیدنی است،

آسمان انگار، از نو آبی شده،

لحظه‌ها، مهمان یک نوری شده،

هر شکوفه روی شاخه ‌رقصیده است،

یا که بلبل از غمی آکنده است،

هر کلامی معنی‌اش، جاری ‌می‌شود.

هر نگاهی، گاه، جاودانی می‌شود.

گرچه شب‌ها اشک مهمان من است

--------------------

ازوبلاگ صفورا

 


87/7/28
8:47 صبح

از غم تو نگو با من

بدست شیخ گنجی در دسته

از غم تو نگو با من ، دل طالب هر شادیست

 

تنهایی امروزم ، حاصل به چه فرداییست

 

ازخواب نخواهم گفت ، این جا پر از خوبیست

 

 افسانه برایم نیست ، ساحل لب دلجوییست

 

یک سیب کنار من ، افتاده به طنازیست

 

 سرخ از مه چون رویت ، لایق به چه گرماییست

 

با کس نتوانم گفت ، زان دل که تماشاییست

 

 با کس نتوانم ماند ، دل عاشق تنهاییست

 

آن راه که در آنم ، تا آخر دنیا نیست

 

 دریاست دلم اما ، پروانه به رویا نیست

 

 امشب شب رویا نیست ، عشقی به دل ما نیست

 


<   <<   36   37   38   39   40   >>   >