مرا چون قطره اشکی ز چشم انداختی رفتی
تو هم ای نازنین قدر مرا نشناختی رفتی
به چندین آرزو چون سایه در پای تو افتادم
ولی دامن فشاندی قد بناز افراختی رفتی
12:0 صبح
ربایی
بدست شیخ گنجی در دسته
12:0 صبح
:••:: 'گفتمان احمدی نژاد' و افزایش ضریب امنیت ملی ( قرارگاه خودی
بدست شیخ گنجی در دسته
باید توجه داشت ریشه طرح انتقاد از ادبیات احمدی نژاد ، در مخالفت با نوع نگاه و "استقلال خواهی" مدیر دولت نهم نهفته که می کوشد با « حرکت در صراط الهی » که همان خیرخواهی برای مردم، برادری و احترام به خلق خدا و همچنین تواضع در برابر ملت و از سوی دیگر ایستادگی در برابر زورگویان و حرکت در مسیر عدالتخواهی است ، گام بردارد.
امیرحسین کبیری : احمدی نژاد به عنوان چهره شاخص جبهه "استقلال خواهی" با ابداع گفتاری به دور از تکلف و خطاب قرار دادن فطرت انسان ها، قدم در مسیر احیای عزت و اقتدار ملی و افزایش ضریب امنیت ملی گذارد.
اگرچه با پیروزی گفتمان "عدالت" در سوم تیرماه 84 آرایش نیروهای سیاسی مخالف، صورتبندی جدیدی متفاوت از نوع پیشین یافت لیکن عزم راسخ دولت نهم در "خدمتگزاری" مانع از موج فزاینده "تخریب" ها که به تدریج رنگ سیاه نمایی به خود گرفتند ، نشد.
نحوه سخن گفتن دکتر محمود احمدی نژاد و نوع ادبیات ایشان در محافل مختلف همواره مورد بحث بوده به گونه ای که شخص رییس جمهور همواره به اتخاذ ادبیاتی "غیرمتعارف" متهم شده اند.
در تحلیل این موضوع ، باید از یکسو به منطق گفتمانی احمدی نژاد و رویکرد او در مواجهه با مسائل و از سوی دیگر خاستگاه وی که برآمده از متن "مردم" است، توجه شود. در همین راستا ، رییس جمهوری با به کار گیری ادبیاتی به دور از تکلف با راهبرد "هم زبانی" با مخاطب و ایجاد ارتباط با او کوشید در قامت عالی ترین مقام اجرایی کشور نیز خود را از جنس ملت و آشنا با دغدغه های ایشان نشان دهد . بدیهی است این ساختاری شکنی با واکنش های بسیاری رو به رو می شده اما استقبال ملت و همذات پنداری با احمدی نژاد – آنگونه که در سفرهای استانی هیأت دولت مشاهده می شود - نشان داد که جامعه هنوز خاطره رجایی را در اذهان به یاد دارد و خواستار استمرار این رویکرد است.
با مقایسه تطبیقی سخنان رییس جمهور در جمع مردم ، مصاحبه های مطبوعاتی - رسانه ای و نیز سخنرانی های مختلف در مجامع رسمی می توان تفاوت نوع گفتار احمدی نژاد متناسب با فضای حضور را دریافت به نحوی که آشکارا گویای درک هوشمندانه "گوینده" است.
حضرت امام (ره) در حوزه سیاست خارجی بر نفی هر گونه تجاوز و تحکّم و بازگشت به اندیشه توحیدی و هدایت ارشادی تأکید داشتند و اقدام به احیای دیپلماسی پیامبر (ص) و نامه نگاری که عقبه در عصر طلوع اسلام دارد ، نمودند و با نوشتن نامه به "میخائیل گورباچف" به عنوان نماد رهبری مکتب مارکسیسم ، پرچمدار حرکت نوینی در فضای دوقطبی نظام بین الملل شدند که اینک نیز ، از سوی دولتی وامدار اندیشه امام و کوشنده در راه احیای گفتمان انقلاب اسلامی دنبال می شود. در همین پیوند ، دکتر احمدی نژاد در قالب نگارش نامه به رؤسای جمهور و شخصیت های برجسته کشورهای مختلف و نیز شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد کوشید تا بنیان های فلسفه استکبار ستیزی و حمایت از مظلوم در سطح جهان را با تأکید بر منطق توحید و عدالت وارد هژمونی گفتار سیاست مداران کرده و به گفتمانی فراگیر تبدیل نماید.
در حقیقت، دولت نهم با اتخاذ رویکرد تهاجمی به جای دیپلماسی تمکین و انفعال و رفتارهای سازشگرانه ای که سبب کاهش ضریب امنیت ملی کشور شده بود ، موجبات توسعه دیپلماسی عمومی ایران و تأثیرگذاری بر سیاست بین الملل را فراهم آورد به گونه ای که مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیأت دولت آن را تأیید فرمودند : «مسئله اعاده عزت ملی و ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیادهطلبی سیاست های دیگران و ترک شرمندگی در مقابل غرب و غربزدگی را هم ؛ انسان در این دولت احساس میکند، عزت ملی و استقلال حقیقی و معنوی از اینجا حاصل می شود.»
باید توجه داشت ریشه طرح انتقاد از ادبیات احمدی نژاد ، در مخالفت با نوع نگاه و "استقلال خواهی" مدیر دولت نهم نهفته که می کوشد با « حرکت در صراط الهی» که همان خیرخواهی برای مردم، برادری و احترام به خلق خدا و همچنین تواضع در برابر ملت و از سوی دیگر ایستادگی در برابر زورگویان و حرکت در مسیر عدالتخواهی است ، گام بردارد.
منبع : ایرنا
------------------
نظر شما چیست؟...
4:5 عصر
برای خدا
بدست شیخ گنجی در دسته
قلم به دست گرفتم که خدا خدا بنویسم
به خاطر دل خود، نامه ای جدا جدابنویسم
اگر چه اشکِ توسل امان نمی دهد ما را
خدا کند بتوانم، نامه ام را بنویسم...........
12:0 صبح
چند بیت
بدست شیخ گنجی در دسته
اگر دمی بگذاری هوا و نااهلی
ببینی آنچ نبی دید و آنچ دید ولی
=
خدا ندانی خود را و خاص بنده شوی
خدای را تو ببینی به رغم معتزلی
=
اگر تو رند تمامی ز احمقان بگریز
گشا دو چشم دلت را به نور لم یزلی
=
مگوی غیب کسان را به غیب دان بنگر
زبان ز جهل بدوز و دگر مکن دغلی
=
وضو ز اشک بساز و نماز کن به نیاز
خراب و مست شو ای جان ز باده ازلی
=
برآر نعره ارنی به طور موسی وار
بزن تو گردن کافر غزا بکن چو علی
=
دکان قند طلب کن ز شمس تبریزی
تو مرد سرکه فروشی چه لایق عسلی